امام حسن علیه السلام غریب مدینه کریم اهل بیت
السلام علیک یا کریم اهل بیت یا امام حسن علیه السلام
امام حسن علیه السلام نمونه بارز تنهایی و غربت است . شاید هیچ یک از امامان به اندازه ایشان غریب و تنها نبودند ایشان حتی در خانه خود هم تنها بودند.
لااقل هرکس در این دنیا درد تنهایی می کشد به خانه و به آغوش پر مهر و صمیمی و مهربان همسرش پناه می برد و درد و دل هایش را با او می کند و احساس سبکی می کند.
اما امام حسن علیه السلام چه؟ امام حسن علیه السلام را کسی زهر داد که باید مهمترین تکیه گاهش و سنگ صبورش می بود.
وقتی جعده زهر را به امام حسن علیه السلام داد آخرین حرفی که امام حسن علیه السلام به او زد این بود که : هر چه زودتر برو که اگر زینب برسد…
وقتی برای اولین بار سال ۸۷پا به مدینه گذاشتم انگار همه ی غم های عالم روی دلم سنگینی می کردند. و من فقط های های گریه می کردم.
مدینه یعنی شهر غم ؛ غم غربت و تنهایی
وقتی از پشت نرده های مشبکی بقیع قبرهای خاکی را می دیدم و زائرانش را که فقط کبوتران عاشق بودند. به حال کبوتران غبطه می خوردم و غمم بیشتر و سنگین تر می شد . وقتی که به کسی اجازه نمی دادند حتی به نرده های مشبکی دستش را گره بزند و از دور با اقایش با مولایش با تنهاترین عزیز روی زمین نجوا کند.
وقتی حتی بردن نامش هم جرمی بزرگ بود و تو را از پله ها به پایین هل می دادند و یا برچسب شرک به تو می دادند که به ایشان متوسل شده ای و با آنها حرف می زنی و زیارتشان می کنی.
غمم بیشتر و سنگین تر می شد.
تازه می فهمیدم که غم غربت و تنهایی یعنی چه؟
قربان تنهایی و غریبی ات مولا جان
فدای ان لحظه ات که باید غم سیلی خوردن مادرت را تنهایی به دوش می کشیدی .
فدای قبر بی زائرت مولایم
فدای تنهایی روز ولادتت
فدای تنهایی روز شهادتت
فدای تنهایی و غریبی ات مولا جانم.