آسمان غرق نور است
صدای بال ملائک به گوش می رسد.
چه خبر شده است؟
عزیز رسول خدا و علی مادر شده است
آری فاطمه مادر شده است!
بی جان قدم نو رسیده مبارک!
مبارک است ولادت عزیز پسرت!
مبارک است ولادت نور چشمت!
مبارک است ولادت میوه دلت!
حسن پا به این عالم گذاشته است و جهانی را مرهون کرامتش کرده است!
مژده ای جهانیان کریم اهل بیت متولد شد!
السلام علیک یا کریم اهل بیت یا امام حسن علیه السلام
امام حسن علیه السلام نمونه بارز تنهایی و غربت است . شاید هیچ یک از امامان به اندازه ایشان غریب و تنها نبودند ایشان حتی در خانه خود هم تنها بودند.
لااقل هرکس در این دنیا درد تنهایی می کشد به خانه و به آغوش پر مهر و صمیمی و مهربان همسرش پناه می برد و درد و دل هایش را با او می کند و احساس سبکی می کند.
اما امام حسن علیه السلام چه؟ امام حسن علیه السلام را کسی زهر داد که باید مهمترین تکیه گاهش و سنگ صبورش می بود.
وقتی جعده زهر را به امام حسن علیه السلام داد آخرین حرفی که امام حسن علیه السلام به او زد این بود که : هر چه زودتر برو که اگر زینب برسد…
وقتی برای اولین بار سال ۸۷پا به مدینه گذاشتم انگار همه ی غم های عالم روی دلم سنگینی می کردند. و من فقط های های گریه می کردم.
مدینه یعنی شهر غم ؛ غم غربت و تنهایی
وقتی از پشت نرده های مشبکی بقیع قبرهای خاکی را می دیدم و زائرانش را که فقط کبوتران عاشق بودند. به حال کبوتران غبطه می خوردم و غمم بیشتر و سنگین تر می شد . وقتی که به کسی اجازه نمی دادند حتی به نرده های مشبکی دستش را گره بزند و از دور با اقایش با مولایش با تنهاترین عزیز روی زمین نجوا کند.
وقتی حتی بردن نامش هم جرمی بزرگ بود و تو را از پله ها به پایین هل می دادند و یا برچسب شرک به تو می دادند که به ایشان متوسل شده ای و با آنها حرف می زنی و زیارتشان می کنی.
غمم بیشتر و سنگین تر می شد.
تازه می فهمیدم که غم غربت و تنهایی یعنی چه؟
قربان تنهایی و غریبی ات مولا جان
فدای ان لحظه ات که باید غم سیلی خوردن مادرت را تنهایی به دوش می کشیدی .
فدای قبر بی زائرت مولایم
فدای تنهایی روز ولادتت
فدای تنهایی روز شهادتت
فدای تنهایی و غریبی ات مولا جانم.
کسی در من مویه می کند؛ ضجه می زند؛ درد می کشد. کسی در من مویه می کند ؛ صدایش از ته چاهی بی انتها بیرون می خزد، و در اعماق جانم می پیچد و در امواج تیرگون آب ته چاه تنیده می شود ؛ و بالا می آید
می درد ک یالا می آید ؛ می خراشد و بالا می آید و بالا می خزد در من چاهی است به عمق شب های زمستان و حنجره ای در ته آن همه ناله های دنیا را زخمه می زند.
درد می کشد
ضجه می زند؛
درد می کشد؛ درد زمانه می کشد؛ درد روزگار می کشد؛
درد انسان های انسان نما ؛
درد زخم های بی مداوا؛
درد غم های جمع شده؛
دردی که تمام وجودش را گرفته امانش را بریده؛ قلبی که تنهاست؛ سوالات زیادی دارد؛ سوالاتی بی جواب؛ بی جواب دهنده،
چرا؟
چرا اسم اخلاق؟
چرا گناه؟
چرا بی حرمتی؟
چرا خیانت؟
چرا بی توجهی؟
چرا شکستن دل؟
چرا خوار کردن؟
چرا غرور؟
چرا بی خیالی و روزگار گذرانی؟
چرا؟ چرا و چراهای زیاد؛
رو به آسمان می کند؛
نگاهی حزن انگیز
درد می کشد؛ ضجه می زند؛
ناله می کند ؛ فریاد می زند ؛ فریاد بی صدا؛
فریاد خاموش؛
فریاد کرده هایش را؛
فریاد ناکرده ها را؛
درد می کشد؛
اما امیدوار است ؛
امیدوار
نمی دانم با این حرکت نمایندگان محترم مجلس احساس غرور بهم دست بدهد که این پرچم آمریکا را آتش زدند و شعار مرگ بر آمریکا سر دادند . یا به کنایه لبخند بزنم و به قولی تمسخرشان کنم و یا از دستشان عصبانی باشم . از حماقت هایشان . حالا که برجام را دفن کردند و سنگ قبرش را نشانمان دادند کسی نیست به این مسئولان محترم بگوید شما که عقل نداشتید چرا حرف بزرگتران را گوش نکردید؟ مگر امام سالها پیش نگفته بود آمریکا شیطان بزرگ است! چطور می خواستید با شیطان بزرگ پیمان ببندید چطور تاریخ را فراموش کرده اید نقص پیمان های دشمنان پیامبر را با پیامبر . نقص پیمان های دشمنان حضرت علی را با حضرت علی . حرف های امام راحل را که می خواست هیچ وقت به آمریکا اعتماد نکنید. حالا جواب خون های ریخته شده را چه خواهید داد خون کسانی که در راه انرژی هسته ای از جان خود گذشتند و انرژی هسته ای به اینجا رساندند و شما نابود کردید چه جوابی خواهید داد؟
واقعا نمی دانم جواب این بی کفایت ها به خدا و شهدا چه خواهد بود؟
خسته و تلو تلو خوران خود را به ماشین می رسانم
؛داخل ماشین نشسته ام
؛ خیابان را نگاه می کنم
؛رفت و آمد ماشین ها
؛جنب و جوش انسانها
؛گذر عابران پیاده
؛می آیند و می روند
؛از جلوی چشمانم رد می شوند
؛زمان در گذر است
؛گذر زمان، گذر عمر را یادم می آورد
؛عمر در گذر است، زندگی در گذر است
؛چگونه گذشته است ؟ خوب یا بد؟
خدا می داند